خاطرات پرتقالی یک دختر^^

سلام مهربونام🙂😂 میبینم که موج پست گذاشتن و فعالیت تموم شده و همه رفتن به درساشون برسن🙂😂 خب منم همینم ولی دیگه قصد ندارم پست بزارم اگر بزارم رمز داره... که واقعا وقت ندارم و حوصله هم ندارم دقیقا دیگه از ۱ مهر فعالیت نکردم ینی پستی نذاشتم🙂😂 توی این ۳ ماه و نیم خیلی خیلی اتفاقای زیادی افتاده(: اتفاق بد... اتفاق خوب.. و من چقدر دوست داشتم تک به تکشون رو ثبت کنم ولی واقعا الان انقدر زیادن نمدونم چکار کنم و ثبت نمیکنم خیلی خیلی خیلی زیادن😂✨ اتفاقای ریز و درشت دوست داشتم هر ماه یه پست درباره درسام و حالا امتحانا و مشقا بزارم و اتفاقای اون ماهو بگم ولی عیب نداره🙂😂 فقط میخوام تولد شمارارو عوض کنم.. خی...

سلام سلام قشنگای من😁 این روزا شاهد برگشتن من هسین که؟ یدونه ۲۵ ام پست گذاشتم البته رمز دار بود دیگه کلا نمیخوام خیلی خاطره بی رمز بزارم بیشترش رمز داره چون زیادن و خسته میشین پستای کوتاه و بی رمز هم براتون میزارم الان اومدم با خاطره پرسپولیس و الهلال😂 و فرداش😉 خب من راستش از وقتی فهمیدم زمان بازی کیه منتظر این بازی بودم😶 و زمان به سرعت برق و باد گذشت و زودی ۲۴ مهر شد بماند حالا ۲۳ مهر جشن ماهگرد برد دقیقه نودی گرفتیم با غزل😂 ۲۴ مهر شنبه بود صبح پاشدم و کلاسمو رفتم تا شب کارامو کردم مشقای ریاضی و جزوه فیزیک رو نوشتم قرار بود جزوه زیستم بنویسم ولی وقت نشد ساعت 9و ...

سلام قشنگام😂✌ من دوباره اومدم ولی اندفعه واقعی اومدم🙂 کلی کلی کلی کلی خاطره هست که ثبت نکردم باید ۲ تا بازی رو برای پست مقدماتی جام جهانی بروز کنم🤦‍♀️😂 اصن فکر کنم هیچی از درس و مدرسه نگفتم ولی یه روز میزارم کنار این تنبلیو میام همرو اپلود میکنم😁 ۱۰ روز از پست قبلی برگشتم گذشت و من الان برگشتم😂 ولی اول میخوام ۱۵ تا ۱۹ شهریور رو اپلود کنم🤐😂 رمز داره ولی... و بعدش بقیه پستام یه پست بزرگ مدرسه داریم از همچی😍 فعلا خداحافظ🙂🤞 به وقت ۲۳ مهر ساعت ۱۵:۱۵دقیقه به وقت یک ماهگی پرسپولیس_استقلال تاجیکستان و فردا پرسپولیس_الهلال😂 از استرس دارم میمیرم حالا خاطرتش ثبت میشه😂✌ ...

سلام به همگی دوستان قشنگم❤ من بالاخره بعد ۱۷ روز برگشتم یعنی ۲ هفته و ۳ روز🙂❤ به زودی پستای جدید اپلود میکنم چه رمز دار چه بی رمز.. خاطره ۱۵ تا ۱۹ شهریور هم هنوز اپ نکردم😐💔 ولی خو اون رمز داره فقط اومدم بگم اومدم و قراره کلی پست داشته باشیم هاها😂 فعلا خداحافظ نفسام💕 مورخ ۱۲ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴ و ۳۲ دقیقه😁💜

سلام عشقای دلم6^ امیدوارم حال دلتون عالی باشه و بله داریم نزدیک میشیم به پاییز قشنگ پاییز خیلی فصل قشنگیه برای من^^ شروع مدارس.. تولد عزیز ترینای زندگیم... و حس و حال هوای پاییز و بارونای قشنگش^^ چشم رو هم گذاشتیم بهار و تابستون تموم شدن.. 6 ماه از سال رو پشت سر گذاشتیم نصف سال.. هممون قطعا برنامه هایی داشتیم برای تابستون ولی به هر دلیلی اجرایی نشد 6 ماه از عمرمون گذشت ولی از ما فقط گذشت و مهربونی موند.. اگه اونم نکرده باشیم که وای به حالمون.. همهی فصلها یجور قشنگن و تابستون امسال شاید کارای زیادی نکردم ولی شاد ترین تابستون من بود اصن بهتره بگم این 6 ماه بهترین ...

سلام سلام مهربونای قشنگم^^ امیدوارم حال دلتون عالی باشه خب طبق قولی که دیروز تو پست(تولد شمار هامون) دادم اومدم تا خاطره 20 تا 23 شهریور رو بنویسم میخواستمم دیروز بنویسم که صبر کردم بازی امشب تموم بشه و بعد بیام بنویسم خوب شد هم صبر کردم چون یه عالمه خاطره دارم از دیشب حتی به جز بازی جان^^ از 20 شهریور شروع میکنم که واقعیت بیستم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد همین حالا 21 شهریور که محدثه جانم بالاخره بعد چند روز اومد خونمون و منم داشتم تبلت بازی میکردم که گفت بریم پارک و چون ساعت از 6 گذشته بود نرفتیم چون بوستان غروب میبنده الانم غروب 7 هست و دیگه از 6 کسیو راه نمیدن رفتیم یکم کامپیوتر و بعدش رفتیم پ...

سلام سلام عشقای قشنگم^^ امیدوارم حال دلتون عالی باشه^^ خب من گفتم بعد چپند روز بیام پست بزارم خاطرات 15 تا 20 شهریور که رمز داره و قراره بنویسم ولی اصلا حوصله ندارم میخواستم امروز از 20 تا 22 شهریور بنویسم که بی رمزه ولی گفتم امروزم تموم بشه و شاید فردا بنویسم به احتمال زیاد فردا 20 تا 23 رو مینویسم دلیل اصلیم برای این پست که قرار بود امروز بنویسم فقط بازی دیشب استقلال و الهلاله ولی یادم اومد امروزم پرسپولیس بازی داره گفتم یه بار گی فردا بیام بنویسم که بعدا نخوام جداگانه پست بزارم پست مقدماتی جام جهانی هم به غیر از بازی ها که پست ویرایش میشه از بازیکنا هم یه کمی میزارم خب حالا میخوام درباره تولد ...

13 سال پیش توی همچین روزی روز تولد امام باقر(ع) به دنیا اومدم اره 3 صفر... و 4 سال پیش همچنین روزی شروع بندگی من بود.. چقدر زود گذشت حال و هوای جشن تکلیف.. روزایی که خوشحال ترین بودم که دیگه کامل نمازو بلدم و میتونم روزه بگیرم و حس شیرین لحظه افطار رو تجربه کنم میتونم دیگه حجاب کنم و روسری سرم کنم.. چادرم رو روی سرم بزارم و از نگاه نامحرمان دور باشم 9 سالگی بنظرم میتونه شیرین ترین سال برای یه دختر باشه همونطور که برای من بود من 4 ساله تاج بندگی سرم گذاشتم و الان خوشحال ترینم که از همون موقع این کارو انجام دادم واقعا باورم نمیشه من الان به قمری 13 سالم تموم شد و وارد 14 سالگی شدم خلاصه ک...